|
|
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود . پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد : 4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند . نتیجه اخلاقی : در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند. منبع:کیمیای سعادت، ص 757 THE DONKEY ATTITUDE
روزی روزگاری به خری افتاد توی یه چاه و شروع کرد به عرعر کردن که منو در بیارین ..یالا کشاورزی که صاحب این خر عرعرو بود.. خیلی سعی کرد که یه کاری بکنه ..ولی نشد که نشد خره رفته بود ته چاه و در نمی یومد ..عرعرش هم قطع نمیشد .......خر بی ادب نفهم! آقا کشاورزه با خودش فکر کرد که خوب...این چاهه رو خیلی وقته که میخوام پٌٍرش کنم ..خره هم که پیره و ارزش این که بخوام..بیارم بیرون و دوا درمونش کنم نداره،پس بیخیال خر!! He invited all his neighbors to come over and help him. They all grabbed a shovel and began to shovel dirt into the well. At first, the donkey realized what was happening and cried horribly. Then, to everyone"s amazement he quieted down. کشاورزه از همه همسایه هاش خواست که بیان و بهش کمک کنن...اونام هر کدوم یه بیل آوردن و شروع کردن خاک ریختن تو چاه... خره که فهمیده بود چه بلایی داره به سرش میاد.شروع کردعرعرهای جانسوز سر دادن..از همون هایی که دل هر خری کباب میشد از شنیدنش! پس از یه مدت کوتاهی یهو ساکت شد جوری که همه تعجب کردند..ولی بازم چند تا بیل دیگه خاک ریختن و دیدن نخیر صدا از دیوار در میاد، ولی از آقا(یا خانوم) خره نه... کشاورزه یه نیگاهی تو چاه کرد ببینه چی شده که هیچ خبری از عر عره خره نیست که دید... عجب خر پر آی _کیویی بوده!!! این خره و تا حالا استعدادش کشف نشده بوده..هر بیل خاکی که تو چاه ریخته میشده...می ریخته پشت کمر خره...اونم خودشو می تکونده و میرفته روش می ایستاده..مث پله! As the farmer"s neighbors continued to shovel dirt on top of the animal, he would shake it off and take a step up. Pretty soon, هر چی کشاورز و همسایه هاش..خا ک می ریختن تو چاه ..خره خودشو تکون میداده و می رفته روشون می ایستاده....و هی یه پله بالا میومده تا این که رسید به سر گاه و یه جفتکی زد و خندون شروع کرد یورتمه رفتن...به این میگن خر ... این هم از نتیجه اخلاقی داستان MORAL:
Life is going to shovel dirt on you, all kinds of dirt. The trick to getting out of the well is to shake it off and take a step up. Each of our troubles is a steppingstone. We can get out of the deepest wells just by not stopping, never giving up! Shake it off and take a step up. زندگی هر روز ممکنه خیلی مشکلات برای شما به همراه داشته باشه مث همون بیل های خاک ..مصائب از همه طرف رو سرتون هوار بشه. ولی این که بتونین پیروز از تو چاه مشکلات در بیاین که مشکلات رو سعی کنین از رو دوشتون بر دارین و یه قدم و پله بیاین بالاتر. ما میتونیم از عمیق ترین چاه های زندگی هم به سلامت خارج بشیم به شرطی که از هر مشکلی یه تجربه و نردبون بسازیم برای پیشرفت و شکوفایی .. هر کدوم از مسائل زندگی میتونه به مثابه یه پله و وسیله ای برای رسیدن به هدف نهایی ما باشه..فقط نا امید نشو و از تلاش دست بر ندار .. خودتو بتکون و یه پله برو بالاتر! آنها خانواده فقیری بودند.مرد وقتی دید دخترش جعبه ای را که می خواهد زیر درخت کریسمس بگذارد با کادو مزین کرده،از کوره در رفت که (چرا پول صرف این کادو کرده ای)با این همه صبح روز بعد، دختر کوچولو هدیه را به پدرش داد و گفت:بابا اینمال تو!مرد از اینکه با دختر کوچولوی خود چنین رفتاری کرده بود،شرمنده شد و کادو را گرفت و باز کرد،اما وقتی دید داخل جعبه خالی است دوباره خشمگین شد و با فریاد گفت :(نمی دونی وقتی به کسی هدیه ای می دی باید داخل اون چیزی باشه؟)دختر کوچولو در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود،به پدرش نگاهی کرد و با گریه گفت:(بابا جون،این جعبه خالی نیست،من یه عالمه بوس توی اون فوت کردم،همه اونا مال تو بابا!).مرد دوباره شرمنده شد و دستهای خود را به دور دختر کوچکش حلقه کرد و با التماس خواست،اوراببخشد. اندک زمانی بعد،دختر بچه بر اثر حادثه ای جان سپرد.او پیش از این به پدرش گفته بوداز جعبه سالیان درازی نگهداری کند.مردهرگاه دلتنگ می شدبه سوی آن بوسه های خیالی می رفت وعشق دختری رابه یاد می آوردکه آنها راداخل جعبه گذاشته بود. اگر یک قورباغه تیزهوش وشاد را بردارید وداخل یک ظرف آب جوش بیندازید قورباغه چه کار می کند؟ نتیجه اخلاقی داستان! برگرفته از کتاب آخرین راز شاد زیستن - نوشته اندرو متیوس برچسبها: شاد زیستن،رازهای زندگی،اندرو متیوس |