بمناسیت(!!!) سرماخوردگی بابای مرضیه خانم، مامان مرضیه خانم این سوپ خوشمزه رو درست کرد!

1.یه دونه پیاز متوسط رو رنده متوسط میکنیم و میذاریم روی حرارت تا باروغن کم اصطلاحا سبک بشه.

2.دوحبه سیر رنده ریز میکنیم و به پیازها اضافه میکنیم.

3.من از گردن مرغ استفاده کردم اما شما هرقسمتش رو که دوست دارید اضافه کنین و باکمی زردچوبه بهمراه پیاز و سیر تفتش بدین.

4. سه عدد هویج ریز رو مکعبی خرد کرده و اضافه میکنیم.

5.درنهایت جوی خیس خورده و چرخ شده رو اضافه میکنیم تا بامقداری آب همه مواد پخته بشن(البته من بلغور جو و کمی برنج اضافه کردم تا نرمتر باشه)

6.بعد از گذشت یکساعت تا یکساعت و نیم؛ مرغ رو بالا میکشیم تا گوشتش رو از استخوان خالی کنیم.

7.دو عدد قارچ خورد شده و چندبرگ جعفری تازه خرد شده رو اضافه میکنیم.

8.درظرف دیگر مقداری شیرسرد رو با یک قاشق غذاخوری آرد مخلوط کرده و اجازه میدیم جوش بیاد، بعد از جوش آمدن به قابلمه سوپ اضافه میکنیم.

9. من بدلیل کم بودن شیر،حدود یک سوم پاکت خامه 200میلی رو هم رقیق کردم و اضافه کردم که بسیار تصمیم بجایی بود و طعم بسیارمطلوبی بهش داد.

10.درنهایت گوشت مرغ رو هم اضافه کردم و زیرش رو خاموش کردم.یادتون نره آب اولیه رو کم بگیرید تا سوپتون شل نشه و اینکه اضافه کردن آرد فقط و فقط بخاطر نبریدن شیره نه غلظت!

منکه سوپم روبا فلفل سیاه تازه ساییده فراوووون میخورم!

11.لیموترش!!!مهمترین قسمتش یادتون نره. آب یک عدد لیمو سنگی رو بعد ازخاموش کردن به قابلمه تون اضافه کنین...

نوش جان

مطمین باشید به یکبار امتحان کردنش میرزه!

سلام

نظرتون چیه از این به بعد براتون آشپزی بنویسم؟؟!!!

خدا رو چه دیدی؛ شاید شما هم عاشق دستپختم شدین...

به این امید که یه روزی این مطالب بدرد فرشته کوچکم بخوره...

امروز به درخواست دوست خوبم لیدا جونم، این دستور غذا رو توی وبلاگ میذارم تا هرکی دوست داره استفاده کنه.

اسم این غذا توپک مرغ برزیلی هست که برای میان وعده و دور هم بودن خیلی کاربرد داره.

به اینصورت که سینه مرغ رو با پیاز و هویج ونمک و ادویه دلخواه بپزید. باید درنهایت آب مرغ غلیظ و نسبتا شوری داشته باشید.

دراین فاصله یه پیاز کوچیک رو خرد کرده و حسابی سرخ می کنیم.

مرغ پخته رو ریش ریش کرده و به پیازسرخ شده اضافه میکنیم. من هویج پخته درآب مرغ ور هم اضافه میکنم. مقداری پنیرخامه ای و آبلیموی تازه اضافه میکنیم تا مواد حالت خمیری پیدا کنند.

حالا آب مرغ رو صاف کرده تا پیازهاش گرفته بشه و پیمونه میکنیم و با دو سه ق سوپخوری کره روی اجاق گازمیذاریم.

یک پیمونه آب مرغ یک پیمونه آرد نیاز داره. آرد رو یکمرتبه اضافه کرده و حسابی هم میزنیم تا گلوله نشه. خمیروسط ظرف جمع میشه.

از روی حرارت بردارین.کمی که خنک شد حسابی ورز بدید تا حالت چسبندگی خودشو از دست بده.البته کمی چسبندگی برای آخرکار لازمه.

بعد از خن کشدن کامل خمیر، به اندازه یه گردو بین سلفون باز میکنیم و کمی از مواد مرغی لای اون میذاریم و بشکل اشک میبندیم تا شکل ساق ران مرغ پیدا کنه.

حالا این توپک های خوشمزه رو داخل تخم مرغ همزده میزنیم و بعد داخل آرد سوخاری درشت مب غلطونیم و با روغن فراوون سرخ میکنیم... نوش جان

درست یکسال پیش همین روزها بود که برای بچه دار شدن اقدام کردیم. وقتی بهش فکر میکنم سرم درد میاد. نمیتونین تصور کنین حال و هوای خونمون چطور بود. حرف ها... نگاه ها... حتی سکوت های من و همسرم سرشار از عشق و تلاش بود.
الان که سه ماه از تولد دخترم میگذره، بازهم نمیتونین تصور کنین چه حالی دارم. حس خوشحالی و دلگیری همزمان!
با اینکه نگاه های دلربای دخترم، حس امید و زندگی رو در من زنده میکنه، همش به این فکر میکنم ارزشش رو داشت که مرد مورد علاقه ام رو از دست بدم؟!
باور کنید حسرت اینکه قبل خواب آخرین چهره ای که ببینم همسرم باشه، فقط برای یک شب، به دلم مونده!

ولی ته دلم مطمئنم حتما ارزشش رو داره. اون دختر منه. پاره ای از وجود منه.

اصلا خودِ خودِ خودِ منه...

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می داشت
نام کوچکی تا به جانش می خواندی:
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می دادی،
همچون مرگ که نام کوچک زندگی ست
و بر سکوب وداعش به زبان می آوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوس سبز
به تکان درآید:
نامی به کوتاهی آهی
که در غوغای آهنگین غلتیدن سنگین پولاد بر پولاد
به لب جنبه ای بدل می شود:
به کلامی گفته و ناشنیده انگاشته
یا ناگفته ای شنیده پنداشته...

*احمد شاملو*