سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعری از پل الوار

پل الوار

 زمستان گذشته است

 گل ها شکفته اند

باز زمان نغمه سرایی فرا رسیده است

و تو ای کبوتر من که در شکاف صخره ها و پشت سنگ ها پنهان  هستی

بیرون بیا و بگذار صدای شیرین تو را بشنوم و صورت زیبایت را  ببینم

زیرا اکنون دیگر زمستان به پایان رسیده است  .

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم  .

تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم

برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای خاطر نخستینگلها

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست می دارم

سپیده که سر بزند در این بیشه زار خزان زده شاید دوباره گلیبروید شبیه آنچه در بهار بوییدیم

پس  به نام زندگی

هرگز مگو هرگز

 

*پی نوشت:دوستان من، گمان کنم این شعر تلفیقی از متن کتاب تورات با شعر پل الوار باشه.پس به من خرده نگیرید، چون خودمم نمیدونم دقیقا اصلش چیه؟!یعنی چی؟هرچی هست که متن بسیار زیبایی داره. اینطور نیست؟!


+ تاریخ یکشنبه 91/9/19ساعت 6:22 عصر نویسنده ستاره | نظر

mouse code|mouse code

کد ماوس