کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می داشت
نام کوچکی تا به جانش می خواندی:
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می دادی،
همچون مرگ که نام کوچک زندگی ست
و بر سکوب وداعش به زبان می آوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوس سبز
به تکان درآید:
نامی به کوتاهی آهی
که در غوغای آهنگین غلتیدن سنگین پولاد بر پولاد
به لب جنبه ای بدل می شود:
به کلامی گفته و ناشنیده انگاشته
یا ناگفته ای شنیده پنداشته...
*احمد شاملو*